باهم ولی تنها

میدانم تو نیز حال مرا داری ، تو نیز مثل من ، هوای دلم را داری

میدانم با دلتنگی ها سر میکنی ، بس که اشک میریزی چشمان نازت را تر میکنی...

من که به خیال تو رفته ام به خیالات عاشقانه ،

تو به خیالم پیوسته ای به یک حس عاشقانه

شیشه ی دلتنگی ها را شکسته ایم در دلهایمان،او که میفهمد حال ما را کسی نیست جز خدایمان

از تپشهای قلبت بی خبر نیستم ، من که مثل دیگران نیستم ،

تو جزئی از نفسهای منی ، تو همان دنیای منی

کاش بیاید آن روزی که تو را در کنارم ببینم ،

خسته ام از این انتظار ، سخت است بی خبر بودن از یار،

آن یاری که مرا در راه نفسگیر زندگی همیشه همراهی میکند ،

آن یاری که هوای دلم را بارانی میکند

مثل یک روز بارانی ، به لطافت همان بارانی که من عاشقانه دوستت دارم

امشب نیز مثل همه شبها ، دلم دارد درونش حرفها ،

بیا تا فرار کنیم از همه غمها ، بیا تا بشکنیم این سد را در بینمان ، تا نباشیم باهم ، ولی تنها

میدانم تو نیز حال مرا داری ، تو نیز مثل من ، درد مرا داری ،

دوای دردم تویی که اینجا نیستی ، تویی که در غم انتظارم نشسته ای ،

میدانم مثل من از این انتظار خسته ای ، میدانم مثل من دلشکسته ای

آرام میگذارم روی هم چشمهای خیسم را ، میشنوم صدای تپشهای قلبت را ،  

حس میکنم گرمی نفسهایت را ...

و این یک راز است ، تو آنجایی ، دلت با من است ،

من اینجا هستم و میدانم خیالت از همه چیز راحت است

از این دنیا ، در میان این لحظه ها ، تنها غمی که در دلم نشسته ،

این است که فاصله،همه درها را بر رویمان بسته

 

bahamvalitanha.jpg

[ 16 / 3 / 1392برچسب:, ] [ 1:15 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

گرفته دلم

گرفته دلم ، کجایی که آرامم کنی ، کجایی که این غم یخ زده را در دلم آب کنی

گرفته دلم ، کجایی که به درد دلهایم گوش کنی ، کجایی که مرا با بوسه هایت گرم کنی...

نیستی و من در حسرت این لحظه ها نشسته ام ، نیستی و من بیشتر از همیشه خسته ام

در لا به لای برگهای زندگی ، نیست برگی که از تو ننوشته باشم ،  

نیست روزی که از تو نگفته باشم

امروز آمد و از تو گفتم ،نبودی و اشک از چشمانم ریخت و در همان گوشه نشستم ،

دلم خالی نشد و گرفته دلم ، کجایی که دلم به سراغت بیاید گلم؟

نیستی و حتی سراغی از دلم نمیگیری ، یک روز نباشم که تو مثل من نمیمیری....

نمیبینی چشمهایم را ، نمیمانی تا دلم را ، به نقطه خوشبختی برسانی ،

مرا به جایی آرام بکشانی تا خیالم راحت باشد از اینکه همیشه تو را خواهم داشت

نمیخواهی دلم را ، نمیدانی راز درونم را ، نمیگذاری تا مثل گذشته دلم تنها به تو خوش باشد ،

هیچ غمی در قلبم ننشسته باشد ، اگر اشک از چشمانم میریخت یکی مثل تو در کنارم نشسته باشد ،

تا پاک کند اشکهایم را ، تا زیبا کند لحظه هایمان را...

گرفته دلم ، کجایی که سرم را بگذارم بر روی شانه هایت ،

تا پی ببرم به آن دل پر از نیازت ، تا تو را در میان بگیرم ، تا همانجا در آغوشت  

برایت بمیرم...

نیستی و من حتی در حسرت آغوش سرد توام ، نیستی و من حتی منتظر  

بهانه های توام

کاش بودی و حتی به دلخوشی های پوچت نیز راضی بودم ،

من مثل قطره بارانی ام که در کویر خشک دلت عذاب میکشد،طعم تلخ بی محبتی ها را میچشد ...

gereftedelam.jpg

[ 16 / 3 / 1392برچسب:, ] [ 1:14 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

تا کدوم ستاره دنبال تو باشم
تا کجا بي خبر از حال تو باشم
مگه ميشه از تو دل بريد و دل کند
بگو مي خوام تا ابد مال تو باشم
از کسي نيس که نشوني تو نگيرم
به تو روزي ميرسم من که بميرم
هنوزم جاي دو دستات خالي مونده
تا قيامت توي دستاي حقيرم
خاک هر جاده نشسته روي دوشم
کي مياد روزي که با تو روبرو شم
من که از اول قصه گفته بودم
غير تو با سايه م نمي جوشم

[ 5 / 3 / 1392برچسب:, ] [ 7:12 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

دلم میخواد

دلم میخوادوقتی میای کوچه روآب پاشی کنم
رودیوارای شهرمون عکستو نقاشی کنم
دلم میخوادوقتی میای توکوچه قربونی کنم
صحن وسرای خونه روبرات چراغونی کنم
دلم میخوادوقتی میای یه عالمه گل بیارم
یه شاخه ازاون گل هاروتوباغ قلبت بکارم
دلم میخوادوقتی میای بدی هاروخط بزنم
بعدخودمویواشکی کنج دلت جابکنم

[ 5 / 3 / 1392برچسب:, ] [ 7:8 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

اگر بعد از مرگم از تو پرسیدند : آن وجودي را كه زماني با تو ميديدند كه بود؟
 
بگو: دنيايي از عشق بود كه درحسرت رسیدن به كرانه عشق مرد. 
 
بگو: ديوانه ی بت پرستی بود كه بتش را ديوانه وار دوست مي داشت.
 
بگو: اشك در بدری بود كه به هيچ ديده اي به جز ديده ی من آشيان نداشت.
 
بگو: برای اندك زمانی با من بود ولی تا آخرين لحظه هايش می گفت:

تــا ابـــد دوستت دارم

[ 5 / 3 / 1392برچسب:, ] [ 6:56 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

به تو عشق تو ایمان دارم

پرنده عاشق

من اگر روح پريشان دارم        من اگر غصه هزاران دارم
گله از بازي دوران دارم           دل گريان،لب خندان دارم
 

به تو و عشق تو ايمان دارم

در غمستان نفسگير، اگر نفسم ميگيرد         آرزو در دل من متولد نشده، مي ميرد
يا اگر دست زمان درازاي هر نفس جان مرا ميگيرد                 دل گريان، لب خندان دارم
 

به تو و عشق تو ايمان دارم


من اگر پشت خودم پنهانم           من اگر خسته ترين انسانم
به وفاي همه بي ايمانم          دل گريان، لب خندان دارم
 

به تو و عشق تو ايمان دارم

[ 19 / 2 / 1392برچسب:, ] [ 9:28 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

حرفه آخر

آخرین حرف تو چیست؟
 
قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض

صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض

یک طرف خاطره ها!

یک طرف پنجره ها!

در همه آوازها! حرف آخر زیباست!

آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟

حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست

 

[ 18 / 2 / 1392برچسب:, ] [ 7:30 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

خداوندا کفر نمی گویم

پریشانم

چه میخواهی تو از جانم؟

مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی

خداوندا تو مسئولی

خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است

چه زجری می کشد آن کس که از احساس سرشار است

خداوندا تو تنهایی و من تنها

تو یکتایی و بی همتا

ولیکن من نه یکتایم نه بی همتا

فقط تنهای تنهایم...

[ 18 / 2 / 1392برچسب:, ] [ 7:15 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

کجا باید رفت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

كجا باید رفت؟.....
ز كه باید پرسید؟!!!
واژه عشق و پرستیدن چیست؟
جان اگر هست چرا در من نیست؟
من كه خود می دانم ..
راه من راه فناست
قصه عشق فقط یك رویاست....
اه ای راه سكوت...
اه ای ظلمت شب....
من همان گمشده ی این خاکم
به خدا عاشق قلبی پاكم

[ 14 / 2 / 1392برچسب:, ] [ 6:7 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

گریه

http://beauty-of-life.ir/wp-content/uploads/2012/04/romantic-24.jpg

 

بعضــــــي ها گـــريه نمي کنند

اما …



 
از چشـــــم هايشان معلوم است ؛


 
که اشکــــي به بزرگي يک سکــــوت ،

 

 


 

گــــوشه ي چشمشان به کميــــــن نشسته

[ 13 / 2 / 1392برچسب:, ] [ 7:27 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

سکوت

 

 

 

و گاهی لــحظه های ســــکوت

پــر هیاهو ترین دقـایق زندگی هستند

مــملو از آنــــــچـــه مــــی خواهیم بـگوییم ولی

نــمی توانیم بگوییم ...

 

[ 13 / 2 / 1392برچسب:, ] [ 7:26 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

آرزوی گم شده

Naghmehsara04

مانند یک بهار …
مانند یک عبور …
از راه می رسی و مرا تازه می کنی …
همراه توهزار عشق از راه می رسد …
همراه تو بهار …
بردشت خشک سینه من سبز می شود …
وقتی تو می رسی …
در کوچه های خلوت و تاریک قلب مـــــــــن …
مهتاب می دمد …
وقتی تو می رسی …
ای آرزوی گم شده بغض های مـــــــــن …
من نیز با تو به عشق می رسم ….

[ 4 / 2 / 1392برچسب:, ] [ 3:3 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

دیوار



"دیوار" که باشی
عاشقِ کسی می شوی
که یادش نیست
کِی، کجا
به تو «تكیه » داده است...
[ 4 / 2 / 1392برچسب:, ] [ 3:1 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

قلبی دارم خسته از تپیدن

مــــی گــــویــنــد ســـــاده ام ..!

مـــی گـــویـــنـــد تــــو مــــرا با یــک نــگــاه ..

یـــک لبـــــخـنـــد ..

بــه بــازی میـــــگیــــری ..!

مــــــی گـــــوینــــد تـــرفنــدهـــایت ، شـــیطنـــت هــــایت ..

و دروغ هایـــت را نمــــی فهمــــم ..

مــــــی گویند ســــاده ام ..!

اما مــــــــن فـــــقــــــط دوســـتـــــت دارم ..،

همیـــــــــن!

و آنــــها ایــــن را نمـــــــیفــــهمنــــد ..!!‬

[ 4 / 2 / 1392برچسب:, ] [ 2:55 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

خدایا ، تمام خنده های تلخ امروزم را می دهم

یکی از آن گریه های شیرین کودکیم را پس بده . . .

[ 29 / 1 / 1392برچسب:, ] [ 3:42 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

جملات عاشقانه به همراه عکس اردیبهشت 92

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺁﻟﻮﺩﮔﯽ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺍﺯ ﺣﺪ ﮔﺬﺷﺖ

چرا ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺗﻌﻄﯿﻞ نمی کنی ؟

[ 28 / 1 / 1392برچسب:, ] [ 6:38 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

می خواهم از تو بنویسم برای تو که در تمام لحظاتم وجود داری…
خنده هایم برای توست با تو بودن مرا شاد می کند…
و بی تو بودن مرا گریان…
تو با من هستی در حالی که در کنارم نیستی…
تو با منی چون در قلب منی.قلبم را با دنیا عوض نمی کنم…
چون تو در آنی و من تنها تو را دوست دارم…

عکس های غمگین از لحظه های تنهایی

[ 28 / 1 / 1392برچسب:, ] [ 6:32 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

خورشید بتابد یا نتابد
ماه باشد یا نباشد
شب و روز من یکی شده
فرقی ندارد برایم
همه چیز برایم رویا شده
عشق تو برایم آرزو شده
به رویا و آرزو کاری ندارم
حقیقت این است که دوستت دارم !

عکس های
عاشقانه غمگین جدید
[ 28 / 1 / 1392برچسب:, ] [ 6:26 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

میگفت بازی برد و باخت دارد.....!!!

اما فراموش کره بود....

من بازی نکردم...من باهاش زندگی کردم...!!!

 

[ 28 / 1 / 1392برچسب:, ] [ 6:15 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

از روي كينه نيست اگر خنجر به دلت مي زنند اين مردمان تنها به شرط چاقو دل مي برن

.

.

.

.

باید قاب بگیرم حرفهایت را ؛ همه “عکس” شدند !

.

.

.

.

دنیا رو می بینی ؟
حرف حرف میاره ، پول پول میاره ، خواب خواب میاره …
ولی محبت خیانت میاره !!!

.

.

.

.

اینی که من دارم می کشم ، درد بی تو بودن نیست …
تاوان با تو بودنه !

.

.

.

.

مشترکم بودی که در دسترس نبودی !
خاموشت کردم تا ابد …

.

.

.

.

هدف از آفرینش بعضی ها فقط اینه که با بودنشون به ما ثابت میکنن که تنهایی چه نعمت بزرگیه !!!
..

.

.

.

لاک غلط گیر را برمی دارم و “تو” را از تمام خاطراتم پاک می کنم …
“تــــــــــــو”
غلط اضافیِ زندگیم بودی …

.

.

.

.

پایان با تو بودن

[ 19 / 1 / 1392برچسب:, ] [ 11:39 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

گرگ هم که باشی

عاشق بره ای خواهی شد

که تو را به علف خوردن وا می دارد

و رسالت عشق این است

شدنِ آنچه نیستی

 

دل بستن به کلاغی که دل دارد بهتر از دل باختن به طاووسی است

که فقط ظاهر خوشگل دارد

تویی که ادعات میشه همه دنبالتن
اینو بدون:
جنس ارزون زیاد مشتری داره

بی تو هر روز روز مباداست

[ 19 / 1 / 1392برچسب:, ] [ 11:33 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

دفتر عشق

آسمون به ماه میگه:عشق یعنی چه؟

ماه میگه:یعنی بودن در آغوش تو،

 ماه میگه:تو بگو عشق یعنی چه؟

آسمون میگه: "انتظاردیدن تو".

 

 

آدما از آدما زود سیر میشن

آدما از عشق هم دلگیر میشن

آدما رو عشقشون پا میذارن

آدما ، آدم  و تنها  می ذارن

 

گر از عشق ميشه قصه نوشت ميشه از عشق تو گفت...

 

 

 

 


ميشه از عشق تو مرد و ديگه از دست همه راحت شد...


آره از عشق تو ديونگي هم عالميه...

[ 30 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 12:31 قبل از ظهر ] [ علی ]
[ ]

چه نویسم؟

دورم ز تو ای خسته خوبان چه نویسم؟

من مرغ اسیرم به عزیزم چه نویسم؟

ترسم که قلم شعله کشد صفحه بسوزد

با آن دل گریان به عزیزم چه نویسم؟

[ 30 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 12:25 قبل از ظهر ] [ علی ]
[ ]

عکس عاشقانه و بسیار زیبا ( فانتزی )

گفتی که دگر در تو چنان حوصله ای نیست

گفتم که مرا دوست نداری گله‌ای نیست

رفتی و خدا پشت و پناهت به سلامت

بگذار بسوزد دل من مسئله‌ای نیست

[ 30 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 12:24 قبل از ظهر ] [ علی ]
[ ]

تنهـــا گرگـــــها نيستند كه لـبـــاس ميشــــ ميپوشند


گاهــــي پرســـــتوها هم لباس مـــــرغ عشقــــــ برتن ميكند

عاشـــــق كــــه شدی كـــــوچ ميكنند...


[ 15 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 5:47 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

 

خیلی وقتا بهم گفتن چرا میخندی

بگو ما هم بخندیم ...

اما هرگز نگفتن چرا غصه میخوری...

بگو ما هم بخوریم ...!

[ 15 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 5:46 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]


عشــــ♥ــــق یــ ـعنـﮯ:

وقــتـﮯ ازت پـ ــرسیــבטּ چــﮧ نســبتـﮯ بـ ــا خانم בارﮮ?؟

سـ ـرت رو بـالـآ بــگیرﮮ و شجــاعانـﮧ بگـﮯ عشقمه

مـ ــیفهمـﮯ?؟

[ 15 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 5:45 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

تو باعث شدی یه چیزو بفهمم،

بفهمم عشق چیه؟... عاشق کیه؟

بفهمم دلم کجاست.. 

بفهمم وقتی کسی عاشق می شه چه حالی داره

بفهمم درد عشق چیه؟.. 

حالا می دونم...

می دونم عشق یعنی:

عشق یعنی تشنگی، یعنی نیاز

عشق یعنی التماس،عشق یعنی آرزو، 

عشق یعنی خواستن و تلاش برای بدست آوردن ، 

عشق یعنی دویدن با شور و رسیدن به مستی...

من ایمان دارم که  فاصله ها روزی خواهد شکست، 

و من دستم را در این روزهای دشوار دلتنگی به دست تو خواهم داد

وباهم لبخند را تجربه خواهیم کرد

[ 15 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 5:45 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

دل



ببـــیــــــن ..

این اسمش دلــــــه !

اگر قرار بــــــود بفهمه که فاصله یعنی چــــــــی ..

اگر قرار بــــــود بفهمــــه که نمیشــــه

میشد مغــــــــز !

دلـــــه ..

نمی فهمــــــه … !

خواستم اطلاع بدم…


[ 15 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 5:44 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

سیگار


اطاقم بوی سیگار میدهد
ماشینم بوی سیگار میدهد
تنم
لباسم
خیابان هم بوی سیگار میدهد....
... دفتر کارم
تمام ملودی های گیتارم
دفتر شعرم
حتی قهوه های دو نفره ی فرانسوی هم بوی سیگار می دهد
از زمستان سال پیش
تمام لحظه های من
که بوی تو را میداد
فقط بوی سیگار میدهد...!!!

[ 15 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 5:42 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 10 صفحه بعد