عشق

عشق مثل گنجیشک می مونه...

اگر سفت بگیریش میمیره...

اگر شل بگیریش پرمیگیره میره...

باید جوری تو دستات بگیری که خوابش ببره...!

 

[ 15 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 5:40 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

باران

دمش گرم !

باران را میگویم, به شانه ام زد.گفت:

خسته شدی.....

تو امروز استراحت کن

من به جایت میبارم

128897251048.jpg

[ 12 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 8:35 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

بوسه عشق

بوسه یعنی لذت دلدادگی

لذت از شب ,لذت از دیوانگی

بوسه آغازی برای ما شدن

لحظه ای با دلبری تنها شدن

بوسه آتش میزند برجسم و جان

بوسه یعنی عشق من با من بمان

 

[ 12 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 8:24 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

رسم روزگار

آدما دو بــــار میمیــــرن

اول وقتی اجــــل میاد سراغــــشون

و دوم وقتی که تنهــــا تکیـــه گاهشون پشتــشون رو خــــالی میکنه

اولی حقــــه و دومی رسم روزگـــــاره….

[ 5 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 6:7 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

تنهایی

روزگاری در گوشه ای از دفترم نوشته بودم

تنهایی را دوست دارم چون بی وفا نیست

تنهایی را دوست دارم چون تجربه اش کردم

تنهایی را دوست دارم چون عشق دروغین در آن نیست

تنهایی را دوست دارم چون در خلوت تنهاییم در انتظار خواهم گریست و هیچ کس اشک هایم را نمیبیند

اما از روزی که با تو آشنا شدم

از تنهایی بیزارم چون تنهایی یاد آور لحظات تلخ بی تو بودن است

از تنهایی بیزارم چون فضای غم گفته سکوتم تو را فریاد میزند

از تنهایی بیزارم چون به تو وابسته ام

از تنهایی بیزارم چون با تو بودن را تجربه کرده ام

از تنهایی بیزارم چون خداوند هیچ انسانی را تنها نیافریده است

از تنهایی بیزارم چون خداوندتو را برایم فرستاد تا تنها نباشم

از تنهایی بیزارم چون هر وقت در تنهایی گریه می کنم دستان مهربانت را برای پاک کردن اشک هایم کم میاورم

از تنهایی بیزارم چون شیرین ترین لحظاتم با تو بودن است

از تنهایی بیزارم چون مرداب مرده ی تنم با آفتاب نگاه تو جان میگیرد

از تنهایی بیزارم چون کویر خشک لبانم عطش باران محبت لبانت را دارد

از تنهایی بیزارم چون به قداست شانه هایت ایمان دارم.

از تنهایی بیزارم چون تمام واژه های شعرم با تو بودن را فریاد میزند.

از تنهایی بیزارم چون هیچگاه تنهایی را درک نکرده ام

همیشه… همه جا… در هر حال… حضورت را در قلبم حس کرده ام پس بگذار با تو باشم

و عاشقانه در آغوش پر مهر تو بمیرم تا همیشه ماندگار باشم. پس تنهایم نگذار…

[ 5 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 6:6 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

از چه بنویسم

از آسمانی که همیشه در حال عبور است؟

یا از دلی که سوتو کور است؟

از زمین بنویسم یا از زمان یا از یک نگاه مهربان؟

از خاطراتی که با تو در باران خیس شد؟

یا از غزلهایی که هیچ وقت سروده نشد؟

از چه بنویسم ؟؟

از نامه هایی که هیچوقت بسویت نفرستادم ؟

یا از ترانه هایی که هرگز برایت نخواندم؟

از چتری که هرگز زیر آن نایستادیم؟

یا از بدرودی که هرگز بر زبان نیاوردیم؟

من عاشق بیابانی هستم که هرگز قسمت نشد با هم در آن قدم بزنیم…

من دل بسته درختی هستم که فرصت نشد اسممان را رویش حک کنیم…..

من منتظر پنجرهایی هستم که عطر تو را دوباره به من نشان دهد….

 

[ 5 / 12 / 1391برچسب:, ] [ 5:58 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

 

 

در آغوشم که میگریی

آنقدر آرام می شوم

که فراموش می کنم

باید نفس بکشم........

[ 23 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 8:38 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

دل نوشته

[ 23 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 8:37 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

 

 

خیلی حــــــــرف هست...

که تــــــــو هرروز در گــــــــلویت...

بغــــــــض کشنده ای احســــــــاس کنی...

بــــــــرای کسی که...

بدانی...حتی یک بار در عمــــــــرش...

به خــــــــاطر تــــــــو...



بغض هــــــــم نکــــــــرده است...!!

[ 23 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 8:35 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

خوبم:

چشم‌هایم را می‌بندم،

زمان را متوقف می‌کنم،

مسافت ها رو از بین می‌برم،

و تو را تا ابد در آغوش می‌گیرم.

دلم برای آغوش گرمت تنگ است

http://www.uniqelove.blogfa.com/  عکس عشقی http://www.uniqelove.blogfa.com

[ 23 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 8:33 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

http://www.uniqelove.blogfa.com/ عکس عشق من با دیگران http://www.uniqelove.blogfa.com

افسانه را رها کن ، دوری دوستی کدام است ؟

فاصله هایند که دوستی را میبلعند !

من اگر نباشم دیگری جایم را پر میکند ،

به همین سادگی ! 

[ 23 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 8:31 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه ؟

اینکه هر کاری در توانت هست براش انجام بدی ،

بعد برگرده بگه : مگه من ازت خواستم !

[ 23 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 8:29 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

http://www.uniqelove.blogfa.com/ عکس عاشقانه مرد تنها و سیگاری http://www.uniqelove.blogfa.com
حالا که رفته ای و دیگر نیستی کنارم
روز ها و ساعت ها به این می اندیشم که چرا زنده ام و نفس میکشم هنوز؟
مگه نگفته بودم که بدون تو میمیرم؟
شاید که..
خدا یادش رفته مرا  بکشد
یا تـو قرار است که برگردی؟
[ 23 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 8:28 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

می گویند آخر خنده گریه است
بهانه ای برایم جور کن که بخندم
بغض بدی در گلو دارم
..

http://www.uniqelove.blogfa.com/ عکس عاشقانه گریه کردن http://www.uniqelove.blogfa.com

[ 23 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 8:26 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

با دلم میمانی ؟

http://www.uniqelove.blogfa.com/ عکس عاشقانه دختر گریان http://www.uniqelove.blogfa.com
خاطرم نیست تو از نسل بارانی...
یا که از نسل نسیم....
هرچه هستی گذرا نیست هوایت، بودنت...
فقط آهسته بگو:
"با دلم می مانی؟؟
"

[ 23 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 8:24 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

در وفاداری

http://www.uniqelove.blogfa.com/ عکس عاشقانه  http://www.uniqelove.blogfa.com

میان حرف هایت می نوشتی: زندگی زیباست
و من هم زندگی رو در تو می دیدم
برو استاد خوبی ها
به من درس وفا دادی
و من هم خوب فهمیدم
وفا یعنی:
خداحافـــــــظ
[ 23 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 8:22 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

به تو گفتم

به تو گفتم منو عاشق نکن ديوونه ميشم
منو از خونه آواره نکن بي خونه ميشم
به تو گفتم!!!  نگفتم؟!!!
خطر کردي نترسيدي منو دلداده کردي
تو کردي هرچي با اين ساکته افتاده کردي
ديگه از کوچهء من راهه برگشتن نداري
منم دوست و منم دشمن کسي جز من نداري
به تو گفتم!!! نگفتم؟!!!
نگفتم دل من بي اعتباره
اگه عاشق بشه پروا نداره
نمي فهمه خطر اين مرغ بيدل
قفس ميشکنه ميره تا ستاره
به تو گفتم!!! نگفتم؟!!!
به تو گفتم اگه مستم کني مثل پرنده
ديگه از من نپرس مستيه عاشق چون و چنده

چنان دلسوخته ميزنم به اسمت زير آواز
که آوازهء من راهه فرارتو ببنده
به تو گفتم!!!
نگفتم؟!!!

[ 14 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 10:38 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

سرما


سرد است اما

سرما نمی خورم

تو نگران نباش

کلاهی که سرم گذاشتی

تا گردنم را پوشانده است

[ 4 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 5:33 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

میخواهم راحت باشم....

بی جسارت و بی خجالت...

در جواب چه خبرها؟؟

چشمانم را ببندم و بگویم

ناخوشی.................

 

کاش میدانستم این سرنوشت را چه کسی برایم بافته....

آن وقت به او میگفتم یقه را آنقدر تنگ بافته ای که....

بغضهایم را نمیتوانم فرو ببرم

 

 

.

 

. . . دلم نه عشق میخواهد نه احساس قشنگ . . .

. . . نه ادعاهای بزگ نه بزرگهای پر ادعا . . .

. . . دلم یک دوست میخواهد که بشود با او حرف زد . . .

. . . و بعد پشیمان نشد . . .

[ 4 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 5:30 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

حرف های عاشقانه گفتنی است
شعرها شنیدنی است
قصه های عاشقانه خواندنی است
عکس های عاشقانه دیدنی است
این عشق، فقط شنیدنی و خواندنی است مجموعه 19 عکس عاشقانه غمگین

[ 29 / 10 / 1391برچسب:, ] [ 4:59 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

گاهی زن مجنون می شود ...

و مرد لیلی ...!!!

خنده های روی لبانشان را ببین!!
 
 
ما و مجنون درس عشق از یک ادیب آموختیم

او به واقع گشت عاشق ما به واقع سوختیم
مجموعه 19 عکس عاشقانه غمگین
[ 29 / 10 / 1391برچسب:, ] [ 4:56 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

عاشق

چه عاشقانه است این روز های ابری...
چه عاشقانه است قدم زدن زیر باران غم تنهایی...
چه عاشقانه است شکفتن گل های اقاقیا...
چه عاشقانه است قدم زدن در سرزمین عشق...
و من
چه عاشقانه زیستن را دوست دارم...
عاشقانه لالایی گفتن را دوست دارم...
عاشقانه سرودن را دوست دارم...
عاشقانه نوشتن را دوست دارم...
عاشقانه اشک ریختن را...
عاشقانه خندیدن را دوست دارم...
دفتر عاشقانه ی من پر از کلمات زیبا در نثار
بهترین و عاشقانه ترین کسانم...
و من
عاشقانه می گِریَم...

مجموعه 19 عکس عاشقانه غمگین

[ 29 / 10 / 1391برچسب:, ] [ 4:54 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

راه عاشقی

اگر می خواهی عاشق شوی قلب را آماده حرفهای صادقانه کن…
اگر می خواهی عاشق شوی با اراده کامل به عشقت بگو که دوستش داری…
اگر می خواهی این عشقت برای همیشه پایدار بماند دروغ و نیرنگی را از صحنه عاشقی ات پاک کن…
اگر می خواهی به عشقت برسی احساسات را از وجودت دور نگه دار و سعی کن از ته دلت عاشق شوی…
اگر می خواهی عاشق شوی بیا و تا آخر راه عاشق باش…
با صداقت با یکرنگی با یکدلی…
بیا و برای رسیدن به عشقت با سرنوشت مبارزه کن با سختی ها مقابله کن…
اگر می خواهی به عشقت برسی درد و دلهایت را صادقانه به عشقت بگو…
به ظاهر نگو که دوستش داری از تمام وجودت بگو که دوستش داری… نیازی به فریاد نیست از ته دلت بگو عاشقی…
اگر می خواهی عشقت پاک و مقدس بماند بی ریا عاشق شو…
نیازی به ابراز احساسات با کلمه های احساسی نیست…
تنها باید نسبت به عشقت و دوست داشتنت پایدار باشی تا بتوانی به آنچه که می خواهی برسی…
تنها از ته دل عاشق باش…!!!

[ 29 / 10 / 1391برچسب:, ] [ 4:52 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

شیرین ترین عشق دنیا

بیا تا مقدسترین عشق دنیا را به همگان نشان دهیم.
بیا تا طعم شیرین ترین عشق دنیا را بچشیم.
بیا تا بهترین لحظه ها را در عشقمان مهیا کنیم.
بیا تا گرمی عشقمان را در قلبهایمان احساس کنیم.
بیا تا عشقی یکدل و یکرنگ داشته باشیم.
بیا تا غروب غم انگیز عاشقان را با نشان دادن معنی واقعی عشقمان به همگان زیبا کنیم.
بیا تا فاصله عاشقان را با ثابت کردن معنای واقعی عشق را از بین ببریم
و فاصله بین عاشقان را کم اهمیت جلوه دهیم.
بیا تا ثابت کنیم ما می توانیم در میان تمام عاشقان برای همیشه عاشق بمانیم.
بیا تا در میان فصلهایمان فصل خزانی نداشته باشیم و تمام لحظه ها و فصلها بهاری بیش نباشد!
بیا تا شبهای با هم بودنمان را پر از ستاره کنیم.
حالا بیا که همدیگر را باور کرده ایم!

[ 29 / 10 / 1391برچسب:, ] [ 4:49 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]


دلمان خوش است که مینویسیم

و دیگــران می خـواننــد

و عــده ای می گـوینــد

آه چـه زیبــا و بعضــی اشـک می ریــزند

و بعضــی مـی خنــدنـد

دلمــان خـوش اســت

به لــذت هــای کــوتـاه

به دروغ هــایی که از راســت

بـودن قشنــگ تـرند

به اینکــه کســی برایمــان دل بســوزاند

یـا کســی عاشقمــان شــود

با شــاخه گلی دل می بنــدیـم

دلمــان خـوش می شــود

به بـرآوردن خـواهشــی و چشــیدن لـذتـی

و وقــتی چیـــزی مـطابـق مــیل مــا نبــود

چقـــدر راحـت لگـــد می زنیـــم

و چــه ســــاده می شـکــنیم

همــــه چیـــز را ...

[ 29 / 10 / 1391برچسب:, ] [ 4:43 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

باران همیشه می بارد اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند
نامردیست ان همه اشک را به یک چشمک فروختن!

فرهاد می دانست  صد سال نمی تواند کوه را بکند فقط می خواست یک عمر اسمش را با شیرین بیاورند!

[ 29 / 10 / 1391برچسب:, ] [ 9:50 قبل از ظهر ] [ علی ]
[ ]

چه اشتباه بـزرگیست ، تلخ کردن زندگیمان
برای کسی که در دوری ما
شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری میکند . . .
انسان ، حرفیست
زده می شود
خوانده می شود
ترانه می شود ، به یاد می ماند …
گاهی
ناله ایست
تنها
خاک خوب می فهمدش ….
دیدی آخر من را لمس کردی ؟
ولی حیف که سنگ قبر من احساس ندارد !

[ 29 / 10 / 1391برچسب:, ] [ 9:46 قبل از ظهر ] [ علی ]
[ ]

کاش…. شبی، روزی، جایی بر لبان تو تکرار می شد…. نامم !

[ 29 / 10 / 1391برچسب:, ] [ 9:45 قبل از ظهر ] [ علی ]
[ ]

گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!

ببرم بخوابانمش!

لحاف را بکشم رویش!

دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!

حتی برایش لالایی بخوانم،

وسط گریه هایش بگویم:

غصه نخور خودم جان!

درست می شود!درست می شود!

اگر هم نشد به جهنم...

تمام می شود...

بالاخره تمام می شود...!!!

[ 19 / 10 / 1391برچسب:, ] [ 6:19 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]

شک داشتم

شك كرده بودم كسي بين ماست اما حالا فهميدم "من" بين دونفر بودم!

چقدر فرق بين واقعيت و طرز فكر من هست...

[ 19 / 10 / 1391برچسب:, ] [ 6:18 بعد از ظهر ] [ علی ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 10 صفحه بعد